English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (4864 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
on one's coat-tails <idiom> U همراه کس دیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
share U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
shared U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
shares U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
covering letter U نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letters U نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
encapsulation U دریک شبکه سیستم ارسال فریم داده به یک فرمت همراه به فریمی با فرمت دیگر
joint product offer U فروش یک کالا همراه با کالای دیگر
macbinary U سیستم ذخیره و ارسال فایلی که به فایلهای Macintosh به همراه نشانه ها و نام فایل طولانی اجازه می دهند روی سیستمهای دیگر ذخیره شوند
arabesque [Eslimi] U طرح اسلیمی [الهام گرفته شده از شاخک ها و پیچک های درخت مو که کل متن را به همراه نگاره های دیگر فرا می گیرد.]
Other Matches
attributing U هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributes U هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attribute U هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
peer to peer network U شبکه همراه به همراه
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
tunnelling U روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
shifts U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
metafile U 1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
he had no more no to say U دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
attendant U همراه
concomitant U همراه
participants U همراه
participant U همراه
secondary planet U همراه
along U همراه
attendants U همراه
non concurrent U نا همراه
to fight with the enemy U همراه = با
in company with U همراه
mid U همراه با
mid- U همراه با
acologte U همراه
accompanied by U همراه
bundled U همراه
comrades U همراه
comrade U همراه
on U همراه
accompanying U همراه
companies U همراه
company U همراه
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
companion U همراه همدم
to accompany U همراه شدن
to go along U همراه شدن
Accompanied by. Together with . U به اتفاق (همراه )
unbundled U غیر همراه
convoys U همراه رفتن
to keep company with U همراه بودن با
sick headache U سردرد همراه با
convoy U همراه رفتن
to come along U همراه امدن
indiental music U موزیک همراه
escort U همراه بدرقه
escorted U همراه بدرقه
escorting U همراه بدرقه
spasmodically U همراه با انقباضات
spasmodic U همراه با انقباضات
accompanying supplies U تدارکات همراه
compeer U قرین همراه
associated sound U صدای همراه
fraught U دارا همراه
door bundle U بار همراه
go along U همراه رفتن
good luck to you U خدا به همراه
accommpanying element U عنصر همراه
accompanier U همراه مصاحب
accompanying sound U صدای همراه
accompanying fire U اتش همراه
come along with me U همراه من بیائید
unaccompanied U بدون همراه
accompanied U همراه بودن
attends U همراه بودن
attending U همراه بودن
bon voyage U خدا به همراه
accompanies U همراه بودن
accompanying cargo U بار همراه
accompany U همراه بودن
escorts U همراه بدرقه
attend U همراه بودن
herewith U همراه این نامه
to go along U همراه کسی رفتن
to accompany U همراه کسی رفتن
bundled software U نرم افزار همراه
ice storm U طوفان همراه باتگرگ
amaurotic idiocy U کانایی همراه با نابینایی
bitumen macadam U سنگریزی همراه با قیر
incorrect U نادرست یا به همراه خطا
corps artillery U توپخانه همراه سپاه
to carry a watch U ساعت همراه داشتن
wave off U فرود همراه با سایش
typhoons U توفان همراه با باران
savate U بوکس همراه با لگد
kick boxing U بوکس همراه با لگد
attendant U همراه نگهبان کشیک
attendants U همراه نگهبان کشیک
Bring your friend along. U دوستت را همراه بیاور
typhoon U توفان همراه با باران
participative U انبازی کننده همراه
japko chagi U ضربه پا همراه گرفتن پا
to cell phone U با تلفن همراه زنگ زدن
company U گروهان همراه کسی رفتن
aerial cartwheel U مارپیچ همراه با پرش وچرخش
RIFF U ماده بزرگ همراه ID RIFF.
grand mal U صرع همراه با تشنج وغش
chaperon U همراه دختران جوان رفتن
thundershower U رگبار همراه با رعد وبرق
chaperones U همراه دختران جوان رفتن
hit it off with someone <idiom> U بهترین همراه با کسی داشتن
Nothing to declare U همراه نداشتن کالاهای گمرکی
to call on the cell phone U با تلفن همراه زنگ زدن
chaperons U همراه دختران جوان رفتن
chaperone U همراه دختران جوان رفتن
Goods to declare U همراه داشتن کالاهای گمرکی
dysuria U ادرار همراه با سوزش واشکال
to bid a persong U به کسی خدابه همراه گفتن
companies U گروهان همراه کسی رفتن
landing attack U تک همراه با پیاده شدن به ساحل
to go along U همراه رفتن همراهی کردن
door bundle U بار پرتابی همراه با چترباز
thunderstorms U توفان همراه بااذرخش وصاعقه
thunderstorm U توفان همراه بااذرخش وصاعقه
I have nothing to declare. کالای گمرکی همراه ندارم.
chaperon U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
cell phone users while driving U کاربران تلفن همراه درحال رانندگی
callithump U رژه پر سروصدایی همراه باکرنا و بوق
oratorios U قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
striptease U رقص همراه با برهنگی تدریجی رقاصه
knobstick U کارگریکه که بااعتصاب کارگران همراه نیست
multidimensional U تعداد آرایههای موازی به همراه عمق
subscripted variable U عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
sidestep traverse U صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
ballet U اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
ballets U اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
real number U عددی که با بخش کسری همراه است .
oratorio U قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
coloratura U خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
coloraturas U خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
sobbed U همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
rear takedown with outside singleleg byl U زیریک خم میانکوب همراه بااقل ازچپ
indiental music U ساز و اوازی که با نمایشی همراه باشد
sobs U همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
Do you have nothing to declare? U آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
sobbing U همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
sob U همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
oxidative phosphorylation U فسفریل دار کردن همراه بااکسایش
chaperons U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
chaperone U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
chaperones U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
do [verb] U روی [فعلی که همراه می آید] تکیه میکند
fortis U دارای تلفظ شدید همراه بابازدم قوی
cantatas U شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
desk U میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها
desks U میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها
conditorium U [مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
cash with order U پول نقد همراه سفارش پرداخت به موقع
conditivum U [مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
strophe U چرخش هنگام رقص همراه با اوازدسته جمعی
milk leg U ورم پای نوزاد همراه با دردبهنگام زایمان
cantata U شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
bug U خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
bugging U خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
blizzard U باد تند و سردی که همراه ان دانههای برف باشد
blizzards U باد تند و سردی که همراه ان دانههای برف باشد
best rate of climb speed U سرعتی که با بیشترین ارتفاع در واحد زمان همراه است
user U متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
bugs U خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
squire of dames U کسی که همراه زنان میرودیابیشتردرگروه انان داخل میشود
slapstick U نمایش خنده دار همراه باشوخی وسر وصدا
bundled software U نرم افزاری که همراه با قیمت کامپیوتر فروخته میشود
camp follower U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
camp followers U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
repeating key روش رمزی که همراه با تکرار یک کلید رمز میباشد
users U متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
female U استدلالی به همراه سوکتهایی که سوزنهای اتصال نری وارد آن می شوند
process U ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
to play gooseberry U همراه دونفرعاشق ومعشوق راه افتادن وموی دماغ انهاشدن)
processes U ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
creptation U تخریب خلل و فرج بتن همراه با صدای درهم شکستن
attachment U فایل نام دارای که همراه یک پیامیست الکترونیکی ارسال میشود
wires U کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
wire U کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
break-dancing U گونهای رقص جدید که همراه است با عملیات آکروباتیک و چرخشهای تند
crab U پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
crabs U پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
pinout U شرح محل سوزن ها در مدار مجتمع به همراه کار و سیگنال آنها
form U ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
forms U ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
formed U ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
record U لیست فیلدهایی که رکوردرا تشکیل می دهند با هم همراه طول ونوع داده انها
multimedia U کامپیوتری که میتواند برنامههای چند رسانهای را اجرا کند. به همراه کارت صدا
acid house U نوعی موسیقی رقص کهاصولا با استفاده از مواد مخدر توهمزا همراه است
cist U [قبر ماقبل تاریخ مانند جعبه که اغلب همراه با سنگ نشانه بود.]
SIMD U معماری کامپیوتر موازی که تعدادی ACU و باس داده به همراه یک واحد کنترا دارد
tabling U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabled U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tables U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
We consider it a great honor to have you here with us tonight. U این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم.
technical escort U پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
Recent search history Forum search
1popsicle
1مرض سینه وبغل
2تعریف فونتیک چیست؟
1ترجمه whats App
1Jack Attac
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
1skirts
1معنی lead lag compensator
2transmembrane
1playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com